داستان آموزنده (واکنش قورباغه ای)

اگر یک قورباغه تیزهوش وشاد را بردارید وداخل یک ظرف آب جوش بیندازید قورباغه چه کار می کند؟
بیرون می پرد!درواقع قورباغه فورا به این نتیجه می رسد که لذتی در کار نیست وباید برود!

حالا اگر همین قورباغه یا یکی از فامیلهایش را بردارید وداخل یک ظرف آب سرد بیندازید وبعد ظرف را روی اجاق بگذارید وبتدریج به آن حرارت بدهید قورباغه چه کار می کند؟
استراحت میکند...چند دقیقه بعد به خودش می گوید:ظاهرا آب گرم شده است وتا چشم به هم بزنید یک قورباغه آب پز آماده است.

نتیجه اخلاقی داستان!

زندگی به تدریج اتفاق می افتد.ماهم می توانیم مثل قورباغه داستانمان ابلهی کنیم وبه گرمای تدریجی آب عادت کنیم و وقت را از دست بدهیم وناگهان ببینیم که کار از کار گذشته است .همه ما باید نسبت به جریانات زندگی مان آگاه وبیدار باشیم.

سوال؟
اگر فردا صبح از خواب بیدار شوید وببینید که بیست کیلو چاق شده اید نگران نمی شوید؟
البته که می شوید!سراسیمه به بیمارستان تلفن می زنید :الو ،اورژانس ،کمک،کمک ،من چاق شده ام !
اما اگر همین اتفاق به تدریج رخ بدهد، یک کیلو این ماه،یک کیلو ماه آینده و...آیا بازهم همین عکس العمل را نشان می دهید؟نه!با بی خیالی از کنارش می گذرید.
برای کسانی که ورشکسته می شوند ،اضافه وزن می آورند یا طلاق میگیرند یا آخر ترم  مشروط می شوند! این حوادث دفعتا اتفاق نمی افتد یک ذره امروز،یک ذره فردا وسر انجام یک روز هم انفجار و سپس می پرسیم :چرا این اتفاق افتاد؟
زندگی ماهیت انبار شوندگی دارد.هر اتفاقی به اتفاق دیگر افزوده می شود، مثل قطره های آب که صخره های سنگی را می فرساید.

اصل قورباغه ای به ما هشدار می دهد که مراقب شرایطی که به آن عادت می کنید باشید!ما باید هر روز این پرسش را برای خود مطرح کنیم :به کجا دارم می روم؟آیا من سالمتر، مناسبتر، شادتر و از سال گذشته ام هستم؟ واگر پاسخ منفی است بی درنگ باید در کارهای خود تجدید نظر کنیم.

برگرفته از کتاب آخرین راز شاد زیستن

مدیریت زمان راهکاری مناسب برای شب‌های امتحان

دانشجویان قشر عظیمی از جمعیت جوان کشور را شامل می شوند و برای ایشان هزینه و انرژی کلانی صرف می شود، به امید آنکه افرادی متخصص و سالم برای جامعه تربیت شوند.
پذیرش نقش دانشجو به این معناست که وی باید بیشتر وقت خود را برای مطالعه و تحصیل اختصاص دهد، پس نیاز است که حداقل دو برابر واحدهای اخذ شده در طول هفته ، زمان برای مطالعه دروس خود درنظر بگیرد.
عدم برنامه ریزی صحیح برای مطالعه و امتحان پایان ترم و همچنین اهمیت زیاد دادن به مدرک و نمره، موجبات استرس را فراهم آورده و در نهایت آنان را ترغیب خواهد کرد که اکثراً شب های امتحان به صورت فشرده مطالعه کنند.بیدار ماندن در شب امتحان به ویژه برای آنهایی که در طول ترم توجه چندانی به امتحان پایانی نداشته اند، اهمیت بسیار دارد تا آنجا که مشاهده می شود برخی جوانان برای بیدار ماندن متوسل به داروهای نسخه ای می شوند از جمله ی این داروها ریتالین از خانواده آمفتامین ها می باشد،غافل از اینکه مصرف این دارو مضرات زیادی به دنبال دارد.
سو استفاده از داروها یکی از معضلات مهم بهداشتی و اجتماعی در اغلب جوامع بشری است . این معضل ، در جوامعی که دارای جمعیت جوان تر هستند ، از اهمیت بیشتری برخوردار است . یکی از مهم ترین گروهای جوان دانشجویان هستند .بدست آوردن آمار صحیح در این زمینه تقریباً ناممکن به نظر می رسد . اما نفوذ و میزان مواد مخدر در جامعه چنان هولناک است که موسسات آموزش عالی نباید منتظر شواهد آماری دقیقی در این مورد بمانند بلکه هم اینک باید سیاست های پیشگیری موثری را تدوین و اجرا کنند .
عدم آگاهی از آثار و ویژگیهای ریتالین می تواند نگران کننده باشد
برخی از جوانان هنگام استرس و فشار درسی تحمل خود را از دست داده و متاسفانه تصور می کنند که با مصرف ریتالین می توانند تمرکز و قدرت حافظه خود را افزایش داده همچنین با کاهش خواب مشکلشان را حل کنند.
علل عمده گرایش جوانان به مواد مخدر و اعتیاد آور خلا آموزش های صحیح و کاربردی در این زمینه می باشد همچنین در بررسیها و آمارهای موجود در زمینه سوء مصرف مواد در میان دانشجویان آمریکایی که تحت عنوان نگاهی به آینده چاپ شد
( دی جنگ و همکاران 1998) مشخص شد که اکثر دانشجویان ، مصرف مواد مخدر را خطر جدی تلقی نمی کنند . بنابراین آموزش و آگاهی دادن به ایشان در زمینه مواد اعتیادآوری مانند ریتالین که با عناوین موجه به آنها معرفی شده غافل از اینکه تمایل به مصرف مواد مخدر را افزایش می دهد ، می تواند مانع گرایش ایشان به مصرف این دارو باشد.
ریتالین چیست
ریتالین در سال 1954 به بازار دارویی جهان عرضه شد که در ابتدا دارویی برای درمان افسردگی، خواب آلودگی در طول روز و سندرم خستگی مزمن بود به تدریج و با مطالعات بیشتر از آن در درمان بچه‌های بیش فعال استفاده شد، اما در سال 1998، دانشجویان، دانش‌آموزان دبیرستانی و نوجوانانی که قصد داشتند در شبهای امتحان بیدار بمانند به مصرف کنندگان قهار این قرص پیوستند. ریتالین شایع‌ترین داروی محرک مغزی است که تجویز می‌شود. این دارو با جلوگیری از بازجذب منوآمین‌ها باعث افزایش سطح دوپامین و نوراپی‌نفرین در مغز می‌شود و در نتیجه با افزایش فعالیت سیستم عصبی مرکزی، اثراتی چون افزایش یا حفظ هوشیاری، رفع خستگی و افزایش توجه دارد. ریتالن دارویی است که توسط پزشکان تجویز می شود بنابراین دانشجویان تصور می کنند این قرص ها بی خطرند در حالی که مصرف خود سرانه این قرص ها می تواند عوارض مشابه کوکایین و امفتامین داشته باشد .

ریتالین قابلیت سوء‌مصرف دارد. این دارو همانند سایر محرک‌ها سطح دوپامین را بالا می‌برد، اما چون با دوز دارویی سطح دوپامین به‌آرامی بالا می‌رود، سرخوشی مگر در موارد نادر به‌طور عمده رخ نمی‌دهد. قابلیت سوءمصرف زمانی افزایش می‌یابد که دارو خرد و به‌داخل بینی کشیده یا تزریق شود که در این صورت اثراتی شبیه کوکایین ایجاد می‌کند. اثرات شبیه کوکایین همچنین در دوزهای بالای خوراکی هم رخ می‌دهد. با این‌همه، اثرات شادی‌آور آن در افراد مختلف متفاوت است ریتالین حقیقتاً در تاثیر بر گیرنده‌های دوپامین نسبت به کوکایین قوی‌تر است. منبع اولیه برای سوء‌مصرف ریتالین در واقع تغییر مسیری است از تجویز قانونی دارو به‌سمت مصارف غیرقانونی. معمولاً افرادی که ریتالین را برای بیدار ماندن مصرف می‌کنند، قرص آن را می‌خورند، اما افرادی که دارو را به ‌داخل بینی می‌کشند یا تزریق می‌کنند، برای سرخوشی مصرف می‌کنند.
ریتالین تمایل زیادی به ایجاد وابستگی و مصرف اعتیادگونه دارد که ناشی از شباهت ساختمانی زیاد آن به آمفتامین و کوکایین است. سوء‌مصرف محرک‌ها در دانشجویان بیشتر از جوانان غیردانشجو است. دانشجویان ریتالین را هم برای کمک مطالعه و هم برای بیدار ماندن مصرف می‌کنند.
شایع ترین عوارض مصرف خود سرانه قرص های ریتالین عبارتند از :
·     عصبی شدن و بی خوابی
·     احساس سر درد و سرگیجه
·     تغییرات ضربان قلب و فشار خون
·     خارش و ج.ش های پوست
·     دردهای شکمی ، کاهش وزن و مشکلات معده
·     مصرف دائمی و اعتیاد (وابستگی )
·     بروز حالتهای روان پریشی ( جنون ) و علائم وابستگی به ریتالن
·     بروز افسردگی پس از قطع
عوارض مصرف مقدار زیاد ریتالین :
·     از دست دادن اشتها و سو تغذیه
·     لرزش و پرش عضلات
·     تب ، تشنج و سر درد
·     نا منظم شدن ضربان قلب و تنفس
·     اضطراب و بی قراری
·     تکرار حرکات و اعمال بی هدف
·     بروز حالات سو ظن ، توهم و هذیان
·     احساس حرکت و جنبش حشرات در زیر پوست
·     مرگ ( تاکنون چندین مورد مرگ ناشی از مصرف ریتالین گزلرش شده است )
یکی دیگر از مضرات ریتالین در استفاده طولانی مدت کمبود کلسیم و پوکی استخوان است همچنین ریتالین باعث از بین بردن لیبدو و میل جنسیمی شود .از اثرات بد ان می توان به اب شدن عضلات و کاهش قوای جسمی و ایجاد حالت پارانوئید اشاره کرد .در کسانی که سابقه اسکیزوفرنی دارند احتمال بروز ان بسیار زیاد است و علایم مصرف طولانی مدت ان همانند بیماران اسکیزو فرن است .البته لازم به ذکر است که مصرف این دارو سبب گرایش و افزایش تمایل مصرف کنندگان به استفاده از انواع مواد مخدر می شود .
مدیریت زمان و برنامه ریزی :
آیا میدانید که عمر یک انسان تا رسیدن به 60 سالگی ، چگونه می گذرد ؟
تقریباً
·     25 سال در خواب
·     8 سال در خواندن و یاد گرفتن و یاد دادن
·     6 سال در استراحت
·     7 سال در تعطیلات و تفریح
·     5 سال در حرف زدن و گفتگو با دیگران
·     4 سال در غذا خوردن
·     3 سال در رفت و آمد
وقت ، تنها سرمایه ای است که فقط قابل خرج کردن است نه پس انداز کردن
مدیریت زمان به فرد کمک می کند تا استرس و اضطرابی را که اغلب تجربه می کنند ، کاهش دهد. همچنین توانایی برنامه ریزی ، به دیگران واگذار کردن کارها ، سازمان دهی ، هدایت و کنترل کارها را به فرد می دهد.
مرحله اول به تعیین اهداف زندگی اختصاص دارد .بدین وسیله هر فردی می تواند بداند که زمان روزانه خود را چگونه مدیریت کند تا به این اهداف برسد .
تعیین هدف ، فرایند رسمی برنامه ریزی شخصی است . با هدف گذاری منظم و مداوم به شکل عادتی ، فرد تصمیم می گیرد که می خواهد به چه چیزی برسد و گام های رسیدن به آن اهداف مرحله به مرحله چه هستند .
دانشجو باید بداند که چه زمانی تعیین هدف به بیراهه می رود ؟
هر فردی باید بداند که در حوزه های مختلف زندگی چه اهدافی دارد . پس از تعیین اهداف ، باید فعالیت ها طوری تنظیم شوند که فرد بتواند به این اهداف برسد . با محاسبه ساعات موجود در هفته می بینیم که هر کسی در طی هفته 168 ساعت در اختیار دارد که می تواند برای آن برنامه ریزی کند .
برخی از کارها زمان مشخصی دارند که باید درست در همان زمان انجام شوند ، تمرین مهارت مدیریت زمان را بهتر است با برنامه ریزی هفتگی شروع کرد .بعد از انجام این برنامه ریزی ، فرد باید این برنامه را پیگیری نموده و در طی کار به موانع و مشکلات رخ داده توجه نماید .به این ترتیب لازم است که فرد همواره به موانع و مدیریت زمان خویش توجه داشته و برای برطرف کردن آن موانع تدبیر اندیشی کند .
در کارگاه های مدیریت زمان به این موارد پرداخته می شود :
توجه داشته باشید که مدیریت زمان یک فعالیت کاملاً شخصی است بنابراین فعالیت های این کارگاه همگی به صورت انفرادی طراحی شده اند ولی می توانید از افراد بخواهید که در گروه های کوچک کار کنند و نتایج کار خود را بر روی دیوار کارگاه نصب کنند تا دیگران نیز این فعالیت ها را ببینند .
بدون برنامه ریزی و سازماندهی درست ممکن است کارهایی را انجام بدهیم که نیازی به انجام آنها نباشد و یا کارهایی را که نیاز به انجام آنها داریم را به موقع انجام ندهیم و فرصت ها را از دست بدهیم .
برنامه ریزی یعنی هنر طراحی تعادل بین هدف ها ، فعالیت ها ، افراد و زمان .
یک نکته مهم و اساسی در برنامه ریزی و اجرای برنامه وجود دارد ، و آن این است که برای موفقیت در یک برنامه نیاز به برنامه ریزی درست داریم و هم نیاز به اجرای درست .
در صورتی که برنامه ریزی نابجا باشد ولی آن را بجا اجرا کنیم ، رسیدن به موفقیت با ریسک همراه است و در صورتی که آن را نابجا اجرا کنیم در واقع برای شکست برنامه ریزی کرده ایم . اگر برنامه ریزی بجا باشد ولی آن را بجا اجرا نکنیم فرصت های خوب را از دست می دهیم و در صورتی که آن را بجا اجرا کنیم موفق می شویم .پس به خاطر داشته باشیم که موفقیت یعنی برنامه ریزی بجا و اجرای بجا و شکست یعنی برنامه ریزی و اجرای نابجا.
بدترین نوع هدر دادن وقت این است که کارهایی را که اصلاً نیازی به انجام دادن آنها نیست به بهترین نحو ممکن انجام دهیم بنابراین پیش از انجام هر کاری که برای آن برنامه ریزی کرده اید به یاد انواع کار باشید .
بنابراین سعی کنید برای کاری که فقط از شما ساخته است برنامه ریزی کنید و برای کاری که هم از شما هم از دیگران یا کاری که فقط از دیگران ساخته است ، کاری نداشته باشید و در صورتی که درگیر این جور کارها شدید ، آن را به دیگران واگذار کنید و اگر توانستید بر درستی انجام آن را زیر نظر بگیرید.
اولویت در برنامه ریزی با کارهای مهم غیرفوری است . انجام کارهای مهم و غیر فوری که براساس ارزش های بنیادین ما استوار شده باشند ، لذتی وصف نشدنی در پی خواهد داشت . بنابراین نیاز است که همین امروزدانشجو وقت بگذارد و فهرستی از کارهای مهم و غیر فوری خود تهیه کند و بعد آنها را اولویت بندی نماید.


منابع
-     مهارتهای زندگی (1) ، منصور دهستانی ، تهران ، جیحون ، 1387
-     راهنمای عملی برگزاری کارگاههای آموزش مهارت های زندگی ( ویژه دانشجویان ) ، ( لادن فتی ، فرشته موتابی ، شهرام محمد خانی ، مهرداد کاظم زاده عطوفی ) ، تهران ، نشر دانژه ، 1385
-     جهان نیوز
-     نشریه پرستاری ایران،مقاله شناخت سوء مصرف مواد مخدر در بین دانشجویان شهرستان لارستان ، پاییز 1384 ، فروتنی محمد رضا ، رضاییان محسن
-     سمینار همایش سراسری اعتیاد و چالش ها ، پیشگیری سوء استفادهاز مواد مخدر در بین دانشجویان ، آبان 1381، مریم محمودی

شخصیت شما چه بویی دارد؟

شناخت افراد معمولا‍ً از طریق گفت‌وگو با آنها حاصل می‌شود؛ اما محققان اخیراً دریافته‌اند که شخصیت انسان‌ها را از بوی آنها نیز می‌توان دریافت.

در پژوهشی که توسط محققان دانشگاه «وروکلاو» لهستان انجام شده، شرکت‌کنندگان توانستند میزان دقیقی از شخصیت معاشرتی،‌ مضطرب و یا مسلط افراد را با بو کردن لباس‌های آنها تشخیص دهند.

این پژوهش که برای اولین بار به آزمایش ارتباط ویژگی‌های شخصیتی افراد با بوی بدن آنها پرداخته، در مجله اروپایی «پرسونالیتی» منتشر خواهد شد.

در حالی که مطابقت بین پاسخ‌های داوران و افراد آن چنان کامل نبوده، اما محققان بر این باورند که در اولین برداشت، بوی افراد و همچنین تصویر و صدای آنها به ویژگی‌های شخصیتی اشاره دارند.

محققان در پژوهش خود از افراد خواستند که پیراهن‌های سفید نخی پوشیده و از استعمال هرگونه عطر و خوشبوکننده، مصرف سیگار و غذاهای معطر خودداری کنند. در این حالت از آنها آزمایش شخصیت‌شناسی نیز به عمل آمد.

این پیراهن‌ها سپس در پلاستیک‌های غیرشفاف به گروه دیگری داده شد تا از بوی آنها پنج ویژگی شخصیتی فرد پوشنده لباس را ابراز کنند.

داوری این گروه در سه ویژگی منطبق بود: برون‌گرایی (تمایل به معاشرت و اجتماعی‌بودن)، روان‌آزردگی‌گرایی (تمایل به اضطراب و ترشرویی) و تسلط (تمایل به رهبری).

ویژگی‌های شخصیتی، تا حدی به لحاظ فیزیولوژیکی از جمله احساسات فرد ظاهر می‌شوند. به عنوان مثال افراد متمایل به «روان آزردگی گرایی» در زمان تنش از تعرق بیشتر برخوردار بوده که بوی خاصی به آنها می‌بخشد. همچنین ممکن است این ویژگی‌ها با میزان هورمون بدن افراد نیز مرتبط باشد که از آن جمله می‌توان به میزان بیشتر تستوسترون در بدن افراد متمایل به رهبری اشاره کرد.

خصوصیات افراد خیلی حساس

خصوصیات افراد خیلی حساس شبیه به افراد درونگرا است. درست مثل افراد درونگرا، این افراد هم نیاز به تنهایی دارند.
ویژگی های خاص افراد خیلی حساس آنها را از افراد با حساسیت های عادی جدا میکند.
برای مثال، اگر به راحتی از کوره در می روید، یا نسبت به درد سریع واکنش می دهید، یا سعی می کنید از فیلم ها یا برنامه های تلویزیونی خشن دوری کنید، احتمالاً بیش از حد حساس هستید. اگر خلق و خو و حال و هوای افراد دیگر روی شما تاثیر می گذارد یا سریعاً تحت تاثیر موقعیت های ناراحت کننده قرار می گیرید هم باز جزء این دسته هستید.
نمی توان گفت بیش از حد حساس بودن بد، خوب، سالم یا ناسالم است. این هم یک نوع روحیه است. و هرچقدر بیشتر درمورد افراد حساس بدانید، بهتر می توانید با این افراد و موقعیت های دور و برتان کنار بیایید.
چه یکی از نزدیکانتان این روحیه را داشته باشد یا فکر می کنید که خودتان جزء ایندسته افراد هستید، آگاهی درمورد این خصوصیت رفتاری کمک خیلی زیادی در روابط و زندگیتان به شما می کند. به این روش می توانید بهتر با این دسته افراد ارتباط برقرار کنید چون احساسشان را بهتر می فهمید.
البته این افراد را نباید با افراد درونگرا یا حتی خجالتی اشتباه بگیرید، گرچه شباهت هایی بین آنها وجود دارد. این افراد سیستم عصبی بسیار حساس تری دارند که وضعیتی فیزیولوژیکی و در عین حال روانی است. اصولاً افراد بیش از حد حساس نسبت به محرک های خارجی (صدا، تصویر یا حتی لرزش ها) حساس تر هستند. افراد درونگرا به این اندازه حساس نیستند.
اگر افراد بیش از حد حساس این ویژگی ها را دارند:

• میتوانند اطلاعات را عمیقاً پردازش کنند.
• می توانند خیلی عمیق روی چیزی تمرکز کنند.
• در کارهایی که نیازمند دقت، سرعت و جزئیات است مهارت دارند.
• شدیداً وظیفه شناس هستند.
خصوصیات ظاهری افراد بیش از حد حساس:

• در اعمال حرکاتی مهارت دارند.
• بیشتر تحت تاثیر کافئین هستند.
• در ثابت ماندن مهارت دارند.
• نیمکره راست مغزشان قوی تر است: خلاق تر هستند.
• کندتر از محرک های شدید ریکاور می شوند.
افراد بیش از حد حساس شدیداً تحت تاثیر نور، رایحه های عجیب، صداهای ناهنجار و بلند هستند. سریع از کوره در می روند، عصبانیت هایشان خیلی کند فروکش میکند، و خستگیشان هم از روزهای پرمشغله آرامتر در می رود. این افراد به اندازه افراد عادی تاب تحمل ندارند.
آنها حتی می توانند فکر دوستان و اعضای خانواده شان را هم بخوانند. حتی می توانند شخصیت و خصوصیات افراد غریبه را هم تشخیص دهند.

رابطه شما با این شخص به جایی نمی رسد!

برای اینکه ناخواسته در رابطه های مختلف کاری، دوستانه و عاطفی دچار مشکلات نابخشودنی و غیرقابل جبران نشوید، اختلال های رفتاری را بدانید و جدی بگیریدشان. برای شروع هم بهتر است نشانه های هرکدام را در خودتان جست و جو و حل و فصل کنید. بعد به دیگران برسید

           


برای اینکه ناخواسته در رابطه های مختلف کاری، دوستانه و عاطفی دچار مشکلات نابخشودنی و غیرقابل جبران نشوید، اختلال های رفتاری را بدانید و جدی بگیریدشان. برای شروع هم بهتر است نشانه های هرکدام را در خودتان جست و جو و حل و فصل کنید. بعد به دیگران برسید!



اولش همه چیز خوب است، مثل آوای دهل اما کافی است کمی بیشتر به آدم های اطراف نزدیک شوی تا کم و کسری های آنها و البته خودت را در برقراری یک ارتباط ساده ببینی. این وقت هاست که آدم یاد آن مثل قدیمی می افتد که اینجا هم کاربرد دارد. اینکه: تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش (و البته خودش) نهفته باشد.

برای اینکه ناخواسته در رابطه های مختلف کاری، دوستانه و عاطفی دچار مشکلات نابخشودنی و غیرقابل جبران نشوید، اختلال های رفتاری را بدانید و جدی بگیریدشان. برای شروع هم بهتر است نشانه های هرکدام را در خودتان جست و جو و حل و فصل کنید. بعد به دیگران برسید!


شکاک ها؛ مچ گیرند


باعث می شود آدم حساسیت زیادی روی طرف مقابلش پیدا کند و او را آن چنان کنترل کند تا به اصطلاح خودش در نهایت مچ گیری کند. آدم های شکاک معمولا بسیار تیزبین هستند و هوش بالایی دارند که برای آنها بیشتر از اینکه فایده داشته با شد، مخرب است. آنها تمایل به این دارند که دیگران را سرزنش کنند، چون آدم های حسود و خودبزرگ بینی به حساب می آیند. اکثرا در اجتماع اشخاص موفقی به حساب می آیند، دارای احساس ناامنی شدید عاطفی و ترس از دست دادن هستند که به احتمال زیاد به دوران کودکی شان برمی گردد، با همسرشان رفتاری مالکانه با نقابلی دلسوزانه دارند. برای درمان این آدم ها این نکته را یادتان باشد که شکاک ها جز خودشان درمانگری ندارند.

زندگی با آدم شکاک آفت هایی دارد. مثل این که چنین آدمی انرژی اش بیهوده صرف می شود و دائم احساس گناه، اضطراب و بی ارزشی دارد. جالب اینکه یک خود کم بین، در کنار یک شکاک احساس موردعلاقه بودن دارد؛ یعنی وقتی نامزد شکاکش دائم به بهانه های مختلف به او زنگ می زند، او در این تله می افتد که این یعنی دوست داشتن و اگر غیر از این باشد، به معنای این است که طرف دوستش ندارد؛ خطر اینجاست که اگر او از این رابطه ناسالم بیرون بیاید، در ارتباط بعدی اش با یک آدم عادی و نرمال، احساس می کند که این آدم به حد کافی به او علاقه ندارد. در کنار همه این موارد، شکاکیت در اکثر موارد مسری است و ممکن است بقیه راه م درگیر کند.



توجه طلب ها؛ بی وفایند


اکثر آدم ها از توجه بقیه نسبت به خودشان لذت می برند اما کسانیکه دارای اختلال رفتاری توجه طلبی هستند، بدون توجه بقیه نمی توانند زندگی کنند. آنها به شدت به تایید و تمجید بقیه محتاجند و هر ابزاری داشته باشند، با آن ابزار خودشان را در معرض توجه قرار می دهند؛ این ابزار ممکن است قیافه آنها یا ادا و اصول، یا لحن صدا باشد. نکته دیگری که درمورد آنها باید دانست، این است که توجه طلب ها با آدم های زیادی ارتباط برقرار می کنند، به دلیل اینکه اگر یکی را از دست دادند شخص دیگری وجود داشته باشد و در مجموع آدم های وفاداری نیستند.



همیشه خوب ها؛ همیشه خوب نیستند!


به این گروه از آدم ها سیندرلا هم می گویند، از این جهت که همیشه خوب و مثبت هستند. آنها احساس می کنند هیچ وقت نباید چیزی غیر از این باشند. این آدم ها طوری رفتار می کنند انگار اصلا خم کردن بلد نیستند، بنابراین دیگران قدر خنده آنها را نمی دانند. همیشه خوب ها، مشاور همه و زباله دان درد و بدبختی و گرفتاری آنها هستند و به دلیل ناتوانی شان در «نه» گفتن، دیگران از آنها سوءاستفاده می کنند. آنها به شدت از انگ بی معرفت می ترسند و البته از جامعه پاداش می گیرند، فایده پنهانی که مانع از این می شود متوجه مشکلشان شوند یا این رفتار را کنار بگذارند.




نجات دهنده ها؛ باید نجاتشان داد


این دسته از آدم ها به «رابین هود» مشهورند. نجات دهنده ها احساس می کنند باید به همه کمک کنند فکر می کنند برای این آفریده شده اند که آدم های بدبخت را از گرفتاری شان نجات بدهند. رابین هودها سهم خود آدم ها را در گرفتاری هایشان نمی بینند و معمولا زجرکشیده هایی هستند که کسی نبوده آنها را نجات بدهد. دو نکته درمورد این آدم ها وجود دارد؛ نکته هاول اینکه خیلی ها هستند که کمک نمی خواهند و شاید خود شخص گرفتار اصلا حاضر نیست برای رهایی از گرفتاری اش کاری انجام دهد. بنابراین تلاش های اشخاص رابین هنود هم به سرانجامی نخواهد رسید. نکته دوم هم اینجاست که رابین هودها در مثلث ظالم / قربانی / ناجی، نقش ناجی را برعهده دارند. نکته هم اینکه، یک قانون در این مثلث وجود دارد که می گویند ناجی این مثلث، جای دیگری نقش ظالم را برعهده دارد، پس نجات دهنده ها شاید بدون اینکه خودشان بداند در حق شخص دیگری ظلم می کنند

.

خودشیفته ها؛ تله خود کم بین ها


آدم هایی که اختلال رفتاری خودشیفتگی دارند، همیشه خود را مستحق دریافت امکانات از دیگران می دانند. معمولا هم پس از دریافت این امکانات به دیگران اینطور می فهمانند که کارشان را به درستی انجام نداده اند. صدای خودشیفته ها آن قدر بلند است که صدای دیگران را نمی شنوند. خودشیفته ها فکر می کنند سلیقه آنها از سلیقه دیگران بهتر است، سلامتی شان مهم تر است، وقتشان باارزش تر است و...؛ آنها همیشه برای زندگی شان برنامه ریزی دارند و انتظار دارند همه با آنها هماهنگ شوند. خودشیفته ها معمولا اشتباهات خود را نمی بینند. البته آنها ویژگی های قابل تحسینی هم دارند اما مهم این است که خودشان را آن قدر بزرگ می بینند که بقیه اصلا به چشمشان نمی آیند. به طور معمول هم آدم های خودکم بین گرفتار خودشیفته ها می شوند.

و اما این سوال که چطور می شود خودشیفتگی را جبران کرد. در درجه اول پذیرفتن اینکه صدای دیگران هم شنیدنی است، سلیقه آنها هم خوب است، سلامتی شان مهم است و وقت آنها هم باارزش است. در درجه بعدی هم باید تمرین کرد که دلایل هرچند معقولمان را گاهی نگوییم.
با یک خودشیفته چطور باید برخورد کنیم؟ بدون توجه به نظر آنها کار خودتان را انجام دهید. گاهی با دیگران مقایسه شان کنید و اشتباهاتشان را هم در برخی اوقات به آنها یادآوری کنید.



 
کمال گراها؛ همیشه خسته اند


کمال گراها تنها به انجام کارهایی تن می دهند که مطمئند در آن برنده خواهند شد. معمولا وقتی قله ای را فتح می کنند، هنوز لذت فتح آن را نبرده، به سراغ فتح قله بعدی می روند. به همین دلیل همیشه خسته اند. کمال گراها باید بدانند همیشه نمی توان در همه زندگی نمره 20 گرفت، باید بتوانند از نمره 18 هم لذت ببرند. آدم های کمال گرا با کنارگذاشتن این ویژگی به خودشان آسودگی را هدیه می دهند.




معتادان هیجانی؛ دنبال تجربه جدیدند


اعتیاد هیجانی معمولا کسانی را گرفتار خودش می کند که همیشه پرانرژی هستند. به طور مثال شخص صبح سر کار است، عصر مشغول یک ورزش پرتحرک است اما آخر شب هنوز کلی انرژی دارد. اعتیاد هیجانی نمودهای مختلفی دارد، اعتیاد به کار، اعتیاد به اینترنت، اعتیاد به موادمخدر و... معتادان هیجانی در آدم های اطرافش به خصوص نامزد یا همسرش دائم به دنبال تجربه موارد جدید هستند. اگر طرف مقابل نیاز او به تجربه چیزهای جدید و هیجان را تامین نکند، ممکن است به سراغ رابطه موازی برود.