دوربین گوشی همراهتان چند پگا میکسل است؟!

دوربین گوشی همراهتان چند پگا میکسل است؟ به حرف من نخندید، این جمله را چند وقت پیش از فردی شنیدم که همیشه به دنبال پیشرفت و داشتن ابزارهای دیجیتالی جدید است اما هیچ گاه تلاش نمی کند که از امکانات آن ها استفاده کند یا حداقل تلفظ صحیح لغات و اصطلاحات مربوط به فناوری های جدید را یاد بگیرد. یکی از ابزارهایی که بساط چشم و هم چشمی را به شدت در میان مردم کشور ما باز کرده است، گوشی های هوشمند و با امکانات تلفن همراه است. متأسفانه بسیاری از افراد بدون این که کاربرد دقیق یک وسیله دیجیتال را بدانند یا حتی از آن استفاده کنند، فقط برای این که از دیگران کم نیاورند به فکر خرید آن می افتند.



اگر همین حالا به فکر خرید یک گوشی جدید باشیم، چه امکاناتی از آن را در نظر می گیریم؟ اگر خیلی هنر به خرج دهیم به فکر داشتن یک دوربین باکیفیت هستیم و تا ماه اول پس از خرید بیشتر از این که با گوشی مان صحبت کنیم، با آن عکس می گیریم و شوق و ذوق زیادی برای نشان دادن عکس های آن به دیگران داریم. اگر شما هم جزو آن دسته از مردم هستید که به دوربین تلفن همراهتان بیش از حد علاقه دارید و از آن به عنوان یک دوربین دیجیتال برای عکس گرفتن استفاده می کنید، در این هفته در بخش فوت و فن تصمیم داریم که به شما مواردی را بیاموزیم که حداقل بتوانید از این امکان گوشی تان به بهترین شکل استفاده کرده و عکاسی بهتری با استفاده از دوربین تلفن همراهتان داشته باشید.



● دوربین تان را به روز کنید


شاید اطلاع نداشته باشید که شرکت های تولید کننده تلفن های همراه هر روزه امکانات جدیدی را به بخش های مختلف گوشی های تولیدی خود اضافه می کنند و اگر شما به اینترنت دسترسی داشته باشید، به آسانی می توانید از امکانات بیشتری با به روز رسانی تلفن تان استفاده کنید. اگر نرم افزار دوربین گوشی تلفن تان را ارتقا دهید امکانات زیادی در اختیار شما قرار خواهد گرفت. نصب کردن نرم افزارهای جانبی به شما این امکان را می دهد که در انتخاب گزینه های متفاوت راحت تر باشید و در این زمینه دستتان بازتر باشد. معمولا نرم افزار اولیه که برای دوربین شما روی گوشی نصب است، تنظیمات بسیار ساده ای دارد و گزینه های بسیار کمی دارد به همین خاطر خوب است که از نرم افزارهای جانبی مانند CameraZOOM FX استفاده کنید.



● با لرزش دست چه کنیم؟


حتما این اتفاق برایتان پیش آمده است که در هنگام گرفتن یک عکس دستتان لرزیده باشد و بعد از این که عکس ها را به رایانه منتقل کرده اید، می بینید که عکس ها تار افتاده اند. این موضوع یکی از اساسی ترین مشکلاتی است که مردم در هنگام عکاسی با دوربین های تلفن های همراه با آن درگیر هستند. به خصوص به خاطر این که صفحه نمایش تلفن های همراه کوچک است، تشخیص این که عکس تار شده است کمی مشکل می باشد. به خاطر رفع این مشکل، بسیاری از افراد در هنگام گرفتن یک عکس، تمرکز می کنند، نفسشان را در سینه حبس می کنند و بعد از کلی معطل کردن سوژه در نهایت یک عکس تار می گیرند. برای رفع این مشکل می توانید گزینه Stable Shot را در قسمت تنظیمات مربوط به گوشی تلفن همراهتان فعال کنید. این تنظیمات به شما کمک می کند که عکس در زمانی گرفته شود که دست شما در حالت ثابتی قرار گرفته است و خودتان می توانید از این بخش میزان حساسیت مورد نظرتان را به آسانی تنظیم کنید.



● نور ورودی به لنز


یکی از نکاتی که در گرفتن هر عکس بسیار مهم است، نوری است که به لنز دوربین وارد می شود. یک ضعف بزرگ کلیه دوربین های تلفن همراه این است که تشخیص درستی از میزان نوردهی محیط ندارند و در زمان هایی که شما در نور کم با تلفن تان عکس می گیرید، عکس خوبی نخواهید داشت. برای حل این مشکل هم می توانید از گزینه ای به نام Exposur در بخش تنظیمات دوربین گوشی تان استفاده کنید و با فعال کردن این گزینه عکس های با کیفیت تری خواهید داشت.



● فلاش بی فلاش


بسیاری از افراد که ادعای حرفه ای بودن دارند، قبل از هر چیزی سراغ تنظیمات مربوط به فلاش دوربین می روند و با فعال سازی این گزینه تأثیر نامطلوبی روی عکس ها می گذارند. ما به شما توصیه می کنیم که این گزینه را تنها در زمانی که محیط، نور بسیار کمی دارد و تقریبا تاریک است استفاده کنید. اگر در محیط هایی که نور مناسبی دارند از فلاش استفاده کنید، عکس شما خراب می شود و به دلیل داشتن نور زیاد، تقریبا مصنوعی به نظر خواهد رسید.



● بزرگی از خودتان است


یکی از گزینه هایی که برای دوربین ها وجود دارد، قابلیت زوم است که شاید بتوان گفت تنها به درد انسان های تنبل می خورد که به جای این که به سوژه عکاسی شان نزدیک شوند، روی آن زوم می کنند. این گزینه بسیار بی فایده است و اگر روی یک سوژه زوم کنید، تنها کیفیت عکس را پایین خواهد آورد و بهتر است که تا حد امکان به سوژه نزدیک شده و از زوم دیجیتال به هیچ عنوان استفاده نکنید.



● دوربین تکانی فراموش نشود

اگر به قسمت لنز دوربین گوشی تان نگاه کنید، احتمالا می بینید که جای انگشت روی آن و یا اطراف آن زیاد است. یادتان نرود که هر چند وقت یک بار، دستی به سر و روی گوشی تان بکشید و حسابی آن را تمیز کنید. علی الخصوص لنز دوربین آن را تمیز کنید و سعی کنید که همیشه تمیز باشد تا بتوانید عکس های بهتری بگیرید. به هر حال اگر این توصیه ها را به کار بگیرید و به جای پگا میکسل هم از لغت مگا پیکسل استفاده کنید هم ما را خوشحال می کنید و هم می توانید اطمینان داشته باشید، که حداقل از یکی از امکانات مهم گوشی تلفن همراهتان به درستی استفاده کرده اید.

 

امید بخش ترین آیه قرآن

در داستان جالبى از حضرت على(علیه السلام ) به این مضمون نقل شده است که روزى رو به سوى مردم کرد و فرمود: به نظر شما امید بخشترین آیه قرآن کدام آیه است ؟ بعضى گفتند آیه"ان الله لا یغفر ان یشرک به و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء"(خداوند هرگز شرک را نمى بخشد و پائین تر از آن را براى هر کس که بخواهد مى بخشد)سوره نساء آیه ۴۸
امام فرمود: خوب است ، ولى آنچه من میخواهم نیست ، بعضى گفتند آیه"و من یعمل سوء او یظلم نفسه ثم یستغفرالله یجد الله غفورا رحیما" (هر کس عمل زشتى انجام دهد یا بر خویشتن ستم کند و سپس از خدا آمرزش بخواهد خدا را غفور و رحیم خواهد یافت) سوره نساء آیه ۱۱۰

امام فرمود خوبست ولى آنچه را مى خواهم نیست . بعضى دیگر گفتند آیه "قل یا عبادى الذین اسرفوا على انفسهم لا تقنطوا من رحمة الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا انه هو الغفورالرحیم"(اى بندگان من که دراثر گناه،بر خویشتن زیاده روی کرده اید،ازرحمت خدا مایوس نشوید در حقیقت‏ خدا همه گناهان را می ‏آمرزد که او خود آمرزنده مهربان است)سوره زمرآیه۵۳

امام فرمود خوبست اما آنچه مى خواهم نیست ! بعضى دیگر گفتند آیه "و الذین اذا فعلوا فاحشة او ظلموا نفسهم ذکروا الله فاستغفروا لذنوبهم و من یغفر الذنوب الا الله"(پرهیزکاران کسانى هستند که هنگامى که کار زشتى انجام مى دهند یا به خود ستم مى کنند به یاد خدا مى افتند، از گناهان خویش آمرزش مى طلبند و چه کسى است جز خدا که گناهان را بیامرزد)
سوره آل عمران آیه۱۳۵
باز امام فرمود خوبست ولى آنچه مى خواهم نیست . در این هنگام مردم از هر طرف به سوى امام متوجه شدند و همهمه کردند فرمود: چه خبر است اى مسلمانان ؟ عرض کردند: به خدا سوگند ما آیه دیگرى در این زمینه سراغ نداریم . امام فرمود: از حبیب خودم رسول خدا شنیدم که فرمود:
امید بخشترین آیه قرآن این آیه است
"واقم الصلوة طرفى النهار و زلفا من اللیل ان الحسنات یذهبن السیئات ذلک ذکرى للذاکرین
سوره هود آیه ۱۱۴

و فرمود: اى على! آن خدایى که مرا به حق مبعوث کرده و بشیر و نذیرم قرار داده یکى از شما که برمی ‏خیزد براى وضو گرفتن، گناهانش از جوارحش می ریزد، و وقتى به روى خود و به قلب خود متوجه خدا می شود از نمازش کنار نمی ‏رود مگر آنکه از گناهانش چیزى نمی ماند، و مانند روزى که متولد شده پاک مى‏ شود، و اگر بین هر دو نماز گناهى بکند نماز بعدى پاکش می‏کند، آن گاه نمازهاى پنجگانه را شمرد.
بعد فرمود: یا على جز این نیست که نمازهاى پنجگانه براى امت من حکم نهر جارى را دارد که در خانه آنها واقع باشد، حال چگونه است وضع کسى که بدنش آلودگى داشته باشد، و خود را روزى پنج نوبت در آن آب بشوید؟ نمازهاى پنجگانه هم به خدا سوگند براى امت من همین حکم را دارد.‏

نکاتی در مورد تجویز و مصرف سفتریاکسون

برای تهیه املت به نکات ذیل توجه کامل داشته باشید:
املت یکی از غذاهای فوری است که تهیه آن ساده است ولی باید در طبخ آن دقت نمود.
در یک تابه و یکجا نباید بیش از دو یا سه عدد تخم مرغ املت تهیه کرد و در صورت احتیاج به مقدار بیشتر، ممکن است املت را به دفعات تهیه نمود و بلافاصله داغ داغ سر میز برد.
تخم مرغ‌ها باید خوب زده شود تا کاملاً کف کند.
روغن باید کاملاً داغ شود، آنگاه می‌توان تخم مرغ‌های زده شده را در آن ریخت.
در تهیه املت برای هر عدد تخم مرغ به‌طور متوسط یک قاشق سوپخوری شیر باید داخل مایه کرد.
بعد از اینکه املت در دیس رخته شد برای تزئین اطراف آن می‌توان از حلقه‌های گوجه فرنگی یا از جعفری استفاده نمود.
املت را ممکن است با انواع گوش‌تها یا سبزی‌های پخته و یا با انواع مربا و میگو پخته شده و قلوه خرد کرده سرخ شده و گوشت چرخ کرده سرخ شده مخلوط با کمی رب گوجه فرنگی تهیه نمود.
تخم مرغ جیبی در آب جوش تهیه می‌شود و با انواع سس و گوشت و نان تزئین به مصرف می‌رسد.


گزارشی جالب از 3 حیوانی که زمان مرگ شان را می دانند!

هوشیاری در مورد مرگ پدید‌ه‌ای روانشناسی است که تا مدتها تصور می‌شد تنها در انسان‌ها وجود دارد به این مفهوم که جانداران دیگر غیر از انسان متوجه لحظات پایانی عمر خود و هم‌نوعان خود نمی‌شوند و طبیعتا عکس‌‌العمل خاصی در این لحظات ار خود بروز نمی‌دهند.
اما تحقیقاتی وجود دارد که نشان می‌دهد مرگ آگاهی (death awareness) در جانوران دیگر نیز وجود دارد و با مطالعه دقیق رفتار آنها می‌توان نتیجه گرفت که لحظات پایان عمر حیوانات برای خودشان و اطرافیانشان قابل درک است.

1- شامپانزه


شامپانزه‌های شبیه‌ترین ِ موجودات به انسان به لحاظ تکاملی هستند و خصوصیات فیزیکی و روانشناختی مشابه زیادی با انسان‌ها دارند. پیرامون پدیده مرگ آگاهی نیز اخیرا مجله تخصصی "روند حیات" مقاله‌ای چاپ کرده که در آن به تحقیق گروهی از پژوهشگران بریتانیایی دانشگاه استیرلینگ اشاره شده است. این پژوهشگران رفتار شامپانزه‌ها را هنگام مرگ یکی از اعضای گروه به دقت زیر نظر گرفتند و متوجه شدند گروه شامپانزه‌ها در برابر عضوی از گروه که در آستانه مرگ است رفتار دیگری دارند. جیمز آندسون نویسنده مقاله می‌گوید: "نتیجه بررسی‌های ما در رفتار شامپانزه‌ها، نشان می‌دهد که هوشیاری در مورد مرگ در این حیوانات بسیار عمیق‌تر از آن است که تا کنون تصور می‌شد".
بخشی از این تحقیق در اسکاتلند صورت گرفته است. زیست‌شناسانی که مدتها محل زندگی شامپانزه‌ها در باغ‌وحش اسکاتلند را زیر نظر گرفتند برای مثال به مرگ شامپانزه ماده پنجا‌ه ساله‌ای در سال 2008 اشاره می‌کنند. در روزهای نزدیک به مرگ این شامپانزه، پژوهشگران دریافتند که سایر اعضای گروه رفتار بسیار آرامی دارند و به شامپانزه ضعیف و رنجور توجه بیشتری می‌کنند.
در آخرین ساعات زندگی او نیز همه اعضای گروه روی سکوی نزدیک او جمع شده و آرام پوست او را نوازش می‌کردند. پس از مرگ این شامپانزه ماده همه از او دور شدند و تنها دختر او تمام شب را کنار مادرش باقی ماند. نکته جالب دیگری اینکه حتی پس از چند روز و عادی شدن رفتار شامپانزه‌ها، آنها تا چند روز روی سکویی که شامپانزه پیر آخرین ساعات زندگی‌اش را روی آن گذراند جست‌وخیز نمی‌کردند.
تحقیق دیگری توسط محققین دانشگاه آکسفورد در کشور گینه بیسائو انجام شد که در این تحقیق آنها شاهد مرگ دو فزرند کم سن شامپانزه ماده بودند. شامپانزه مادر در روزهای آخر بسیار بی‌تاب و کمک حال فرزندان بود و پس از مرگ آنها نیز جسدشان را تا مدت‌ها با خود حمل و به مکان‌های مختلف جابجا می‌کرد و در نهایت با حالتی حاکی از افسردگی جسدها را رها می‌کند تا شامپانزه‌های دیگر جسد نیمه باقی‌مانده را ببرند. به گفته دورا بیرو مسئول این تیم تحقیقاتی "این پژوهش نشان می‌دهد که توانایی درک مرگ و ارتباط عاطفی عمیقی میان بچه شامپانزه‌ها و مادرشان وجود دارد که حتی تا بعد از مرگ آنها نیز ادامه خواهد داشت".
در آخرین ساعات زندگی شامپانزه ماده همه اعضای گروه روی سکوی نزدیک او جمع شده و آرام پوست او را نوازش می‌کردند.

2- فیل


تحقیقات زیادی از جمله یک کار مطالعاتی توسط دانشمندان دانشگاه آکسفورد در کشور کنیا در آفریقا که سال‌ها به طول انجامیده اثبات می‌کند که فیل‌ها نسبت به مرگ آگاهند و در لحظات مرگ با یکدیگر مهربان‌تر می‌شوند. این تحقیق که نتایج آن توسط دانشکده جانورشناسی دانشگاه آکسفورد منتشر شده نشان می‌دهد که نه تنها خویشاوندان درجه اول بلکه بقیه فیل‌ها نیز نسبت به فیلی که لحظات آخر زندگی را می‌گذراند توجه ویژه دارند و با حالتی حاکی از ترحم تلاش می‌کنند نیازهای او را رفع کنند. در این مطالعه که فیلی در حال مرگ بود، پنج خانواده از فیل‌های دیگر به حالت پرستاری به فیل در حال مرگ سر می‌زدند و به او برای زنده ماندن کمک می‌کردند.
بررسی رفتار این فیل‌ها علاوه بر ضبط صوتی و تصویری با استفاده از ردیاب‌های رادیویی که بر روی بدن فیل‌ها نصب شده بود انجام شده است.
مسئول تیم تحقیقاتی در کنیا می‌گوید "این واکنش‌ها نشان می‌دهد که چگونه انسان‌ها و فیل‌ها احساسات مشترکی دارند، مانند هشیاری نسبت به مرگ و مراقبت و محبت نسبت به موجود در حال مرگ". محققان معتقدند که مشابه این رفتار فیل‌ها در دلفین‌ها نیز مشاهده شده است.

3- قو


قوها پرندگان زیبا و از مخلوقات خارق‌العاده خداوند هستند که به سبب تک همسری در طول عمر (monogamy) به سمبل عشق و وفاداری در بسیاری از فرهنگ‌ها تبدیل شده‌اند. اگر چه پدیده تک‌همسری در بین پندگان تا نود درصد (در برابر هفت درصد در پستانداران) وجود دارد، اما نکته متمایز کننده این دسته از غازیان نظریاتی است که در مورد مرگ‌آگاهی آنها خصوصا گونه قوهای گنگ (Mute Swan) وجود دارد. گفتنی است که در دسته بندی‌های پرنده شناسی قو (swan) با غاز (goose) متفاوت است در حالیکه بسیاری از افراد آنها را به اشتباه یکی می‌دانند.
با اینکه در سال 2001 پترسون و همکارانش در کتاب راهنمای پرندگان انگلستان و اروپا ذکر می‌کنند که قوهای گنگ در طول زندگی کاملا بی‌صدا نیستند ولی مثل غازهای وحشی صداهای گوشخراش و بلند از خود تولید نمی‌کنند، اما نام قوهای گنگ همچنان بر این جانداران مانده است.
در افسانه‌های قدیمی آمده که قوی گنگ در طول عمر هیچ صدایی تولید نمی‌کند و تنها در نزدیکی لحظات مرگ، به گوشه‌ای دنج پناه برده و آوازی زیبا به عنوان اختتامیه عمر عاشقانه خود می‌خواند که با اتمام آواز جانش را از دست می‌دهد. در اسطوره‌های قدیمی ذکر شده که قو در لحظات مرگ به محل اولین جفتگیری خود مراجعت کرده و آواز سر می‌دهد. اصطلاح "آواز قو" به معنی آخرین کار باشکوه یک فرد یا یک مجموعه برگرفته از همین افسانه‌ها است.
هنوز کسی به درستی نمی‌داند که آیا قوها واقعا آخرین لحظه‌های زندگی خود را تشخیص می‌دهند یا خیر اما افسانه‌ها و تعاریف نمادین در مورد این جانداران زیبا همچنان در فرهنگ‌های مختلف پابرجاست.
هنوز کسی از جانورشناسان به درستی نمی‌داند که آیا قوها واقعا آخرین لحظه‌های زندگی خود را تشخیص می‌دهند یا خیر و این مطلب بحث‌انگیز موضوع تحقیقی جامع مانند آنچه در مورد شامپانزه‌ها، فیل‌ها و دلفین‌ها انجام شده، نبوده است، اما افسانه‌ها و تعاریف نمادین در مورد این جانداران زیبا همچنان در فرهنگ‌های مختلف پابرجاست.


منبع: parsine.com

دختر ایرانی که همه را متعجب کرد

فاطمه صالحی، دختری که هم سنتور می‌نوازد، هم طراحی و گریم انجام می‌دهد و هم دانشجوی موسیقی است؛ قصد دارد دکترا خود را هم بگیرد. می‌توان از فاطمه صالحی که به طور مادرزادی دو دست و یک پا ندارد، به معنای واقعی کلمه یک «بمب روحیه» نام برد. زمستان داشت تمام می‌شد.
به گزارش تکناز به نقل از خبرآنلاین ، ساعت ۵ /۶ صبح روز ۲۳ اسفند ۱۳۶۵ بود. همه در هول و ولای به دنیا آمدن بچه‌ها بودند. اول معصومه به دنیا آمد؛ بچه‌ای سالم و طبیعی. اما هنوز همه چیز تمام نشده بود، یک ربع بعد قل بعدی فاطمه به دنیا آمد؛ نوزادی که دست‌هایش رشد نکرده بودند و فقط یک پا داشت. از همه بیشتر پرستار اتاق عمل ناراحت شد چون باید این خبر را به پدر این دوقلوها و بقیه اعضای خانواده که پشت در اتاق عمل منتظر بودند می‌داد.
مادرم زمانی که ما را باردار بود زمین خورد. همین باعث شد که من گوشه شکم مادر بچسبم و نتوانم حرکت کنم و رشد خوبی نداشته باشم. حتی وقتی مادرم دکتر می‌رفت آنها فکر می‌کردند که فقط یک بچه در رحمش وجود دارد؛ غافل از آنکه ما دو قلو بودیم. اولین روز مدرسه را هیچ وقت فراموش نمی‌کنم. با آنکه با مادرمان رفته بودیم ولی من از نظر روحی خیلی اذیت شدم.
چون مدرسه یک اجتماع کوچک بود و بقیه بچه‌ها خودشان را با من مقایسه می‌کردند و این مرا اذیت می‌کرد. وقتی هم که مادرم مرا در مدرسه تنها گذاشت، کمبودها را بیشتر احساس کردم ولی به هر حال توانستم دوستان خوبی پیدا کنم. اما تا دوران راهنمایی هم از نگاه‌های سؤال‌برانگیز مردم ناراحت می‌شدم. او قبل از رفتن به مدرسه قلم را با پایش می‌گرفت و نقاشی می‌کشید و این روند تا سال دوم دبستان هم ادامه داشت تا اینکه معلم کلاس سومشان با او صحبت کرد و فاطمه قبول کرد که اگر بخواهد وارد دانشگاه شود باید مثل بقیه باشد بنابراین نوشتن با دست‌هایش را شروع کرد؛ اولش خیلی سخت بود ولی یواش یواش عادت کردم.
هنوز هم خیلی از کارها را با پایم انجام می‌دهم؛ مثلا وقتی در خانه هستیم با پا غذا می‌خورم. تا وقتی که فاطمه مدرسه می‌رفت برای آنکه از درسش عقب نماند به کلاس‌های آزاد نمی‌رفت ولی وقتی دیپلمش را گرفت سنتور را پیش استادش، غلامرضا مشایخی شروع کرد؛ «از سازها به پیانو و گیتار علاقه‌مند بودم ولی شرایط فیزیکی‌ام این اجازه را نمی‌داد. وقتی مشورت کردم متوجه شدم که می‌توانم در ‌ساز سنتور موفق باشم.
اطلاعاتم درباره این ‌ساز در حد این بود که می‌دانستم به شکل ذوزنقه است ولی اگر حمایت‌ها و تشویق‌های استادم نبود شاید هیچ وقت به این ‌ساز علاقه‌مند نمی‌شدم. فاطمه برای اینکه بتواند نواختن سنتور را شروع کند به پروتزهایی برای دستانش نیاز داشت تا با آنها مضراب را در دست بگیرد. متخصصان هلال احمر این کار را انجام دادند و فقط ماند یادگیری نت‌ها که فاطمه همیشه از آن می‌ترسید ولی بالاخره توانست با تمرین زیاد نت‌خوانی را هم یاد بگیرد.
او طراحی سیاه قلم را هم از برادر بزرگترش مهدی یاد گرفت؛ «در طراحی کشیدن پرتره انسان برایم خیلی سخت بود چون نمی‌توانستم دور صورت را خوب دربیاورم اما تمرین کردم و موفق شدم». بعد از آن هم به طراحی روی سفال علاقه‌مند شد. بعد از اینها نوبت به گریم و آرایشگری رسید که فاطمه از کودکی به آن علاقه داشت؛ «وقتی ثبت نام کردم استادم گفت تو می‌توانی این کار را انجام دهی؟چون خیلی ظریف‌کاری دارد.
من هم جواب مثبت دادم. در کلاس صدای استاد را ضبط می‌کردم و خیلی دقیق به کارهایش نگاه می‌کردم تا بهتر یاد بگیرم. آموزش گریم به همین منوال تمام شد تا اینکه نوبت به روز امتحان رسید؛ روزی که اگر می‌توانست قبول شود دیپلم چهره‌پردازی می‌گرفت.
فاطمه آن روز را به یاد می‌آورد و می‌گوید: «مسؤول برگزاری امتحان از مربی‌ام پرسید من چه مدلی به او بدهم که بتواند انجام دهد؟ این حرفش ترحم‌آمیز بود و خیلی ناراحت شدم و مربی‌ام هم به او گفت سخت‌ترین مدلی را که فکر می‌کنید به این هنرجو بدهید.
او هم مدل خاتون را به من داد که خیلی سخت بود. بعد هم گفت یک ربع هم به‌ات وقت اضافه می‌دهم ولی من با خودم گفتم باید جوری کارم را پیش ببرم که به آن یک ربع وقت اضافه هم احتیاج پیدا نکنم». فاطمه آن‌قدر کارش را خوب انجام داد که تنها کسی در آن دوره بود که توانست با نمره ممتاز دیپلم گریم بگیرد. اما انگار اشتیاق این دختر به تجربه و یادگیری مهارت‌های تازه تمامی‌نداشت چون او مدرک گرافیک کامپیوتری‌اش را هم گرفت؛ «من همه این مدارک را گرفتم تا شاید بتوانم برای خودم کاری دست و پا کنم ولی متاسفانه هیچ کس حاضر نمی‌شود به یک معلول کار بدهد. آنها به معلولیت آدم نگاه می‌کنند نه به اینکه چه توانمندی‌هایی دارد. برای کار به جاهای زیادی مراجعه کرده‌ام که تا الان به در بسته خورده‌ام».
کنسرت در عشق‌آباد فاطمه وقتی نواختن آهنگ «ای الهه ناز» را یاد گرفت به سنتور بیشتر علاقه‌مند شد. اولین کنسرتی هم که داشت در فرهنگسرای بهمن با همین آهنگ بود. «تولد حضرت فاطمه(س) بود. مادرم هم بین جمعیت نشسته بود و وقتی نگاهش کردم دلم قرص شد.



ای الهه ناز و‌ای ایران را نواختم و وقتی تمام شد نفس عمیقی کشیدم و عکس‌العمل مردم و تشویق آنها برایم خیلی غیر منتظره بود». مادر فاطمه آن شب را به یاد می‌آورد و می‌گوید:«صندلی فاطمه نامناسب بود و او مدام از روی آن سر می‌خورد ولی بالاخره توانست کنترل خودش را حفظ کند و اجرای خوبی داشته باشد». سنتور تا دکترا فاطمه سال ۱۳۸۷ به‌عنوان دانشجوی موسیقی کنسرواتور ایران پذیرفته شد؛ «تصمیم گرفتم بروم موسیقی بخوانم».
او ادامه می‌دهد:«روز اول دانشگاه برایم درست مثل روز اول مدرسه بود؛ با این تفاوت که آن موقع خواهرم همراهم بود ولی این دفعه تنهای تنها بودم. اما رفتار دانشجویان و استادان برخلاف آن زمان خیلی عادی بود. ترم یک که بودم همه فکر می‌کردند من از موسیقی سر درنمی‌آورم و به من یک هفته مهلت دادند تا نت‌ها را حفظ کنم اما من این کار را قبلا یاد گرفته بودم».

با تمام این تفاسیر فاطمه مثل خیلی از معلولان دیگر مشکلات زیادی در رفت و آمد دارد. خودش در این باره می‌گوید:«فاصله خانه ما تا دانشگاه خیلی زیاد است. روزهای اول آژانس می‌گرفتم و با مادرم می‌آمدم ولی الان خودم به تنهایی با آژانس می‌آیم که خیلی هزینه‌بر است.

همین طور برای سوار شدن و پیاده شدن مخصوصا اگر وسیله و یا ‌ساز دستم باشد از دوستان و همکلاسی‌هایم کمک می‌گیرم». او از ترم سوم ‌ساز سنتور را به عنوان‌ ساز تخصصی خودش انتخاب کرده و امیدوار است بتواند این رشته را تا مقطع دکترا و آهنگسازی ادامه دهد. فاطمه موفقیت‌هایش را مدیون خانواده‌اش می‌داند؛ خانواده‌ای که او را محدود نکردند و مانند خواهر دوقلویش هر امکاناتی را که در توانشان بود در اختیار او هم گذاشتند.

فاطمه می‌گوید:«سخت‌ترین لحظات برای من این است که مردم با نگاه ترحم‌آمیز به من خیره شوند. البته حس ششم خیلی خوبی هم دارم و تا متوجه شوم که کسی می‌خواهد از روی دلسوزی به من کمک کند کاری می‌کنم که با دیدن توانایی‌هایم از انجام این کار منصرف شود. من با معلولیت خودم کنار آمده‌ام و دلم می‌خواهد مردم هم این را بدانند و اجازه بدهند راحت زندگی کنم».